تمامی مطالب این وب سایت در چهار چوب قوانین جمهوری اسلامی ایران است و مطالب خنده دار و جوک ها به هیچ وجه در رابطه با توهین به ایران عزیز و قوانین آن ندارد.
جمعه 13 بهمن 1391 ساعت 21:17 |
بازدید : 1668 |
نوشته شده به دست reza |
(نظرات )
یکی از دوستام تعریف میکرد :
خاستگار اومده بود واسه خواهرم ، از این خاستگاریا بود كه همش به دیوار باید نگاه می كردیم ، بعد یه دفه تلوزیون و روشن كردم ، پسره برگشت گفت : بزنید اون فیلمه رو ببینیم كه دخدر پسره یواشكی با هم ازدواج كردن ، خیلی با حاله !!! مادرم گفت: دخدره با پسره یواشكی ازدواج كرده خوبه؟ پسره گفت : نه این كارشون واقعن اشتباه بوده ، منظورم موضوع فیلم بود ... مادرم گفت: موضوع فیلم همینه دیگه ، دخدره با پسره یواشكی ازدواج می كنه پسره گفت: نه منظورم اون قسمتش كه عموئه كلاهبرداری كرده ، اونجاش باحاله مادرم گفت: این كه مرده كلاهبرداری كرده كجاش باحاله؟ دیگه نزدیك بود پسره بگه : گو خوردم ، چرت و پرت گفتم!! مادره پسره گفت: بزنید سریال دخدران حوا رو ببینیم اونم خوبه پسره گفت: عاره اونم خوبه چنتا پسر چنتا دخدرو سر كار گذاشتن !!! یه دفه بابای پسره گفت: می شه تلوزیونو خاموش كنید ؟؟ به نظرم به دیوار نگاه كنیم بهتره !! بعدم دره گوشه پسرش یه چیزی گفت كه تقریبن همه مون می دونیم چی گفته ، احتمالن گفته : پسر جان این یه شبو زرزر نکن جان مادرت !!!